Welcome to herati.co.uk. Introducing the great ancient city of Herat to the world.

ره آورد "رم"


فرصتی دست داد برای سفر کوتاهی بیرون از این مملکت ابری و دلگیر. نامهای مختلفی در ظرفی قرار گرفت: پراگ, پاریس ,بارسلون و ... و سرانجام قرعه بنام "رم" افتاد. ته دلم خوشحال بودم. حداقل جایی گرمتر از لندن میروم.مقدمات این سفر فراهم شد وموعدش هم فرارسید. از همان ابتدا معلوم بود که ماه و خورشید و فلک میخواهند دست در دست هم نهند تا شروع خوبی برای این مسافرت کوتاه داشته باشیم. بیدار شدن و آمادگی به موقع! فراموش نکردن مدارک!آرامش عجیب میدان هوایی هیترو و check- in برق آسایش همه نشانه های ابتدایی بود. حتی تاخیر 40 دقیقه ای پرواز هم خمی به ابروی مان نیاورد و در ساعت 8 صبح بود که خودمان را در درون طیاره بریتیش ایرویز و کاپیتان (پیلوت) جوانش (حداقل صدایش اینگونه می نمود)یافتیم. هنوز لندن میان خواب و بیداری بود که هواپیما از زمین برخاست...
بر فراز کوههای آلپ و با عبور از فرانسه به ایتالیا رسیدیم.

Click to view larger picture size"برای دیدن نمای بزرگتر عکسها بر روی آن کلیک کنید"

اگر در فرودگاه "لئوناردو داوینچی" که نزدیکترین میدان هوایی به مرکز شهر است به زمین بنشینی, قطار و تاکسی مهیاست برای رفتن به مرکز شهر. تکت قطار هر نفر 11 یوروست که هر 30 دقیقه از ایستگاه حرکت میکند و نرخ تاکسی هم حداکتر 40 یورو. نام ایستگاه مرکزی قطار هم ترمینی (Stazione Termini) است. از ایستگاه تا هتل هم راهی نبود. ولی یکجور شلوغی خاصی دوروبر ترمینال بود. خارجیهای فراوان (که با توجه به میزان زیاد خارجی در لندن جای تعچبی نبود) بساطیها و دست فروشها که همه جیز میفروختند از سوغاتی های رم گرفته تا کیفهای دستی بدلی بربری و لویی وتون. و ترافیک عجیب و بی قانونش که ماشینها حتی بر روی خط عابر پیاده هم توقف نمی کردند. و البته چیزی که از قبل برای آن آمادگی گرفته بودم: تعداد فراوان موتورسیکلت ها که چپ و راست از کنارت می گذشتند.

خوشبختانه هتلی که رزرو کرده بودیم از ایستگاه قطار و بالطبع مرکز شهر رم فاصله زیادی نداشت و بعد از گذاشتن چمدانها و گرفتن نقشه شهر از کارمندان هتل (و چون هیچ احساس خستگی نمی کردیم) تصمیم به گردشی دور شهر گرفتیم. اکثر مکانهای تاریخی رم نزدیک هم هستند و مینوان با قدم زدن از آنها بازدید کرد. تنها واتیکان است که کمی فاصله دورتری دارد. چیزی که پیشنهاد میکنم استفاده از تورهای "رم گردی" با استفاده از اتوبوسهای دو طبقه سرباز است. 18 یورو برای 24 ساعت به صورت نامحدود امکان دیدن بیشتر مکانهای دیدنی شهر را به شما میدهد.



تاریخچه


رم بعنوان یکی از مراکز امپراطوری روم دارای غنای فرهنگی بسیار و تاریخی کهن است. پیدایش آن به 700 سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد. در مورد وجه تسمیه رم روایات و افسانه های مختلفی وجود دارد. آنچه که ما در طول سفر شنیدیم این بود که رم نام بانویی زیباروی بوده که عاشقان و دلدادگان فراوانی داشته و این عاشقان پس از مرگ این بانوی عشوه گر و برای جاودانه کردنش, نام رم را بر این منطقه می نهند. البته این تنها روایت در مورد دلیل نامیدن رم به این نام نیست.



بی شک مهمترین نماد و سمبل باقی مانده از رم قدیم کلوسیوم (Colosseum) می باشد. یک استادیوم قدیمی با گنجایش 50 تا 60 هزار نفر که در حدود سال 80 میلادی ساخته شد و تا قرن ششم پس از میلاد محل برگزاری مسابقات و مراسم گوناگونی از جمله مبارزه گلادیاتورها؛ نمایشهای عمومی همچون اعدام , شکار حیوانات, درامه هایی برپایه نبردهای تاریخی و افسانه های رایج بوده است. البته همانطور که در عکسهای زیر می بینید از آن کلوسیوم پرابهت چیز زیادی باقی نمانده و دلیل آنهم بلایای طبیعی همچون زلزله و جنگ و... می باشد.

"نمای بیرونی کلوسیوم"

نکته ای که فراموش کردم : در رم قدیم مردمان دارای کلاسهای اجتماعی متفاوتی بوده اند و این در طرز قرارگرفتن و نشستن شان در استادیوم تاثیر داشته. هرچقدر از موقعیت اجتماعی بالاتری برخوردار بودی نزدیکتر به صحنه نمایش قرار میگرفتی. (چیزی در مایه های همین VIP امروزی خودمان!)
عکس از درون "کلوسیوم (کلوسو)"

در کنار کلوسو, طاق مرمرین کونستانتین (Arco di Constantino)با ارتفاعی 20 متری خودنمایی می کند. این طاق که یکی از طاقهای پیروزی شهر رم است در سال 313 میلادی و به مناسبت پیروزی کنستانتین - امپراطور روم- در نبرد پُل میلوین (Milvian Bridge) بنا شده است.

بنای یادبود اولین پادشاه ایتالیای متحد و "سرباز گمنام"

آب و هوا

در این موقع از سال (اواخر فبروری - اوایل مارچ) رم دارای آب و هوای مساعدی برای گردشگری است. دمای هوا بین 12 تا 16 در نوسان است که در مقایسه با لندن گرمتر و آفتابی تر به حساب میاید.


به رم بیایی و واتیکان را نبینی مثل این است که تشنه از لب دریا برگردی. درباره واتیکان و عظمتش بعدا خواهم گفت.




ادامه دارد ....